یادداشت‌های کوتاه جشنواره کن ۲۰۱۹

روز اول
مردگان نمی‌میرند | جیم جارموش
سقوط با سر به چاه ابتذال. فیلم‌سازِ پرپر.         


روز دوم
باکورائو | کلبر مندونسا فیلهو و جولیانو دورنلس
افسوس! فیلم جدید کلبر مندونسا فیلهو انتظارم را برآورده نکرد.


روز سوم
آمدیم نبودید | کن لوچ
دختر قدبلند | کانتمیر بالاگوف

‌فیلم دوست‌داشتنی کن لوچ بیشتر برای نمایش در آمفی‌تئاترهای احزاب چپ و دولتمردان مفید است. فیلم بالاگوف تا مرز یک فیلم درجه یک می‌رود اما …یک افسوس بزرگ. حیف!


روز چهارم
درد و افتخار | پدرو آلمودوار
آتلانتیک | متی دیوپ
درد و افتخار، آلمودواری‌ترین فیلمی که می‌شود تجسم کرد، البته آلمودوار علیه آلمودوار، یا بهتر بگویم متاسفانه آلمودوار بدون آلمودوار.
‌‏آتلانتیک (ساخته‌ی متی دیوپ، بازیگر سنگالی سی‌وپنج پیک رام کلر دنی)، کاندیدای بدترین فیلم مسابقه، رقیب جدی جارموش و روسیاهی برای مدیر جشنواره.


روز پنجم
کورنلیو پرومبویو | سوت‌زن‌ها

دیائو یینان | دریاچه غاز وحشی
فیلم‌های این پنج روز چنان متوسط، معمولی و یا بد بوده‌اند که انگار باید موقع تماشا جان کند تا از سکانسی از فیلمی خوشم بیاید. وقتی سال گذشته با فیلم‌های بی گان، جیلان، برنینگ و جنگ سرد روی هوا می‌رفتیم چرا باید امسال استانداردم را تغییر دهم؟ چرا این‌طور هیستریک باید نگران سرنوشت هر فیلم باشم و این‌طور به صندلی‌ام چسبیده باشم و موقع تماشا دلواپس باشم که فیلم پرومبویو (سوت‌زن‌ها) و دیائو یینان (دریاچه غاز وحشی) در نیمه دوم بهتر شوند، دسته‌های صندلی را گرفته باشم و با خودم بگویم ای کاش کمی بهتر شود و «خدایا یه معجزه، یک چرخش، یک جهش، یک {سکانسِ} این‌ طرفی… یک {موقعیتِ} اون طرفی…».


روز ششم
زندگی مخفی | ترنس مالیک
‌‌سحرآمیز و دست‌نیافتنی در برخی لحظات اما اسیرِ تکرار و تاکید در داستان‌پردازی، بدون غافلگیری در میزانسن و خودویرانگر. خداحافظ آقای مالیک.


روز هفتم

فرانکی | ایرا ساکس
دنیای رومری بدون جادوی اریک رومر. موقع تماشا دلم برای اشعه سبز، حکایت پائیز و …تنگ شد. ایزابل هوپر هم این زنجیره فیلم‌های بد و متوسط را نشکست.

آزادی | آلبر سرا
مرا به سخت‌جانی خود این گمان نبود (یا چطور توانستم تا پایان فیلم در سالن بمانم).


روز هشتم
روزی روزگاری … در هالیوود | کوئنتین تارانتینو
انگل | بوگ جون-هو
‌‌‌موقر و متین‌ترین فیلم تارانتینو و از لحاظ کیفی کامل‌ترین فیلمش بعد از «بیل را بکش»، با اجرایی سرحوصله، شوخی بامزه با تاریخ و سینما و «برد پیت»ی که برایش غش می‌کنید.
در روزی که اولین جرقه کن با فیلم تارانتینو زده شد (که البته به آتش نکشاند)، غافلگیری کوچک دیگری با فیلم مفرح و سرحال بونگ جون-هو (انگل) در راه بود. «انگل» واکنشی است به فیلم «دله‌دزدها»ی کوره اِدا و «سوزاندن» (لی چانگ-دونگ) با یک فیلم‌نامه پرضرب که تماشاگرش را (متناسب با سطح انتظارش) راضی می‌کند. سه روز بیشتر به پایان باقی نمانده و کماکان از یک شاهکار خبری نیست.


روز نهم
ماتیاس و ماکسیم | اگزویه دولان
اوه مرسی (روبه، یک نور) | آرنو دپلشن

– الو تیری…
– آلخاندرو، همه چیز خوبه؟ هتل؟ پذیرایی؟
– توی آئین‌نامه شرایطی برای استعفا وجود داره؟
– هان؟ … صدات نمی‌آد.
– با این فیلم‌ها ما دو تا جایزه هم نمی‌تونیم بدیم.
– من باید برم گالای اگزویه دولان.
‌ – تیری …
– پاول هماهنگه، خودش ردیفش می‌کنه. ‌
– …


روز دهم
مکتوب، عشق من: اینترمتزو | عبداللطیف کشیش
‌‌میگرن شبانه، دقیق‌تر بگویم طولانی‌ترین بی‌احترامی تصویری که تا به‌حال دیده‌ام. ترکیب عیب‌های قسمت اول مکتوب با «کلایمکس» گاسپار نوئه.


روز یازدهم ‌‌
باید بهشت باشد | الیا سلیمان
فیلم دوست داشتنی الیا سلیمان بعد از میگرنِ کشیش شبیه یک دم‌نوش خوش‌عطر بود، فیلم کوچک و ‌دلنشینی که اگر جاه‌طلبی بیشتری وجود داشت می‌توانست تبدیل به فیلم درجه یکی شود.