گزارش‌هایی کوتاه از فیلم‌های جشنواره کن ۲۰۱۷

روز اول

اشباحِ اسماعیل | آرنو دپلشن | فرانسه
یک میگرن ِاگزيستانسياليستي!

بی‌عشق | آندری زویاگینتسف | روسیه
کارگردانی که با مصالح معمولی هم جادو می‌کند. اما انتظاری که به‌تمامی برآورده نمی‌شود…

 

روز دوم

واندراستراک | تاد هينز | آمريكا
سبک به‌عنوان روکش. به طرز غم‌انگیزی عادی.

وسترن | والسكا گريسباخ | آلمان (نوعي نگاه)
غافلگيري در شروع بخش نوعي نگاه. خانم كارگردان از عوامل توني اردمن بوده و مارن آده از تهيه كننده‌هاي فيلم.

قمر مشتري | كورنل موندروتسو | مجارستان
شوك جذاب روز دوم. تخيل‌ورزي تماشایی با يك سكانس افتتاحيه شبه «پسر شائول»ی؛ نه به آن کیفیت جادویی اما کماکان فوق‌العاده در اجرا.
 
باربارا | ماتیو آمالریک | فرانسه (افتتاحیه بخش نوعی نگاه)
بازسازی زندگی یک خواننده مشهور؛ ترکیب پشت صحنه با فیلمی درحال ساخت، با زحمت و جزئیات زیاد اما بی‌خود و بی‌جهت. پیرهن زیبایی که پشت و رو پوشیده شده.
 
 
روز سوم
 
لِرد | محمد رسول‌اف | ایران (نوعی نگاه)
دو ساعت سراشیبی زندگی مردی که جامعه، حکومت و اطرافیانش همه‌چیزش را می‌بلعند. کاری که کارگردان نیز با بیننده می‌کند و هرگونه حس و جذابیتی را از او می‌گیرد. فورتیسیمویی که هرچه جلوتر می‌رود گوشخراش‌تر می‌شود.
 
آفتاب زیبای درون | کلر دُنی | فرانسه (دو هفته کارگردان‌ها)
چنان ژولیت بینوش و اگزویه بووآ در بخش اول فيلم می‌درخشند که سراشیبی آرام كيفي، تكرار موقعيت‌ها و عدم گسترش ايده‌هاي فیلم را در ادامه نمي‌خواهم باور كنم. يك بينوشِ مينيون استثنايي، بازيگری که تمام‌شدني نيست!
 

مربع | روبن استلاند | سوئد
چه مي‌كنه اين روبن استلاند! در شب پر بيم و اميد انتخابات چنان با طنز غريب و استثنایی‌اش ما را از سالن دوبوسی به سمت صفحه نمایش موبایل‌هامان و چک کردن نتایج صندوق‌ها مشایعت کرد که همین‌جور «ندید» برای نتایج آرای فردا دلگرم شدیم. يك قدمي شاهكار و سزاوار نخل طلا. دوست دارم دوباره ببینمش.

 

روز چهارم

 دخترهای آوریل | میشل فرانکو | مکزیک (نوعی نگاه)
«دخترهای آوریل» اندک امتیازهای خودش را از نیمه به بعد نابود می‌کند و آن‌که در این جشنواره چنین دست به تطاول خود گشاده میشل فرانکوی جوان است.

چهره‌ها قریه‌ها | آنیس واردا، جی‌آر | فرانسه (خارج مسابقه)
فصل نهایی احساساتی‌ام کرد. آنیس مطابق قرارشان می‌رود سوئیس ژان-لوک گدار را ببیند، اما درها بسته است و گدار پیامی رمزدار روی در برای او نوشته. پیغامی بی‌رحمانه که سال‌ها پیش روز مرگ ژاک دمی برایش فرستاده.

هولناک | میشل آزاناویسیوس | فرانسه
قصه رابطه ژان-لوک گدار با یکی از بازیگران فیلمش در روزهای ساخت «زن چینی»، روزهای مائو، سیاست و خیابان، با چند شوخی تصویری بامزه و البته ناتوانی در تجسم دادن به آن همه نبوغ، شکنندگی و پارانویای خانه‌مان‌برانداز.

 

روز پنجم

پايان خوش | میشائيل هانه‌که
هانه‌كه 75 ساله در «پایان خوش» تجربه‌گراتر از جوان‌هایی است که در این سال‌ها از زیر ردایش بیرون آمده‌اند. «پایان خوش» پرتره‌ای است از یک خانواده بورژوای فرانسوی که به‌شکل افراطی سرد ترسیم شده. فیلم خودداری که جسورانه تا مرز مکانیکی شدن پیش می‌رود و شبیه وصيت‌نامه‌‌ هانه‌که است؛ پر از ارجاع به آثار دیگر او، از «قاره هفتم» گرفته تا «عشق». در رديف بهترين‌هاي او و شاید نه به محبوبیت فیلم‌های بزرگش. پیرترین فیلم‌ساز بخش ِمسابقه جوان‌ترینِ آن‌ها است.

 

روز ششم

کشتن گوزن مقدس | یورگوس لانتیموس
یک نیمه ابتدایی درگیرکننده‌ی باطمانینه و پرجزئیات با کارگردانی صحنه‌های مرموز و فضاسازی درجه یک. یک نیمه پایانی که صرفن در جلو بردن داستان خلاصه شده و در بستن گره‌های داستانی. حیف از منش و چهره نوجوان عجیب و غریب فیلم و افسوس برای نیکول کیدمنی که بلاخره این‌جا خوب بود و واحسرتا از کالین فارلی که همیشه خوب است.

روز بعد | هونگ سانگ-سو | کره‌ جنوبی
در نمایی طولانی مرد و زنی پشت میزی نشسته‌اند و گرم صحبتند. زن اشاره می‌کند به عمق میدان و می‌گوید چه آفتاب زیبایی روی دیوار افتاده. مرد تایید می‌کند. آن شعاع نور را ما هم در عمق میدان می‌بینیم اما خبری از زیبایی نیست. سینما سلیقه است و «روز بعد» در تصویر و موسیقی بی‌سلیقه است. فیلم شبیه آن لکه نور روی دیوار از نظر زیبایی‌شناسی زشت، تخت، و قلابی است.

 

روز هفتم

۲۴ فریم | عباس کیارستمی | ایران (بخش نمایش‌های ویژه)
عصاره زیبایی، ظرافت و نازکی خیال در پیرانه‌سری. بعد از «ده» در نمایش اثری جدید از کیارستمی این‌طور به‌وجد نیامده بودم. پایانی باشکوه در سالن سوئسانتیم بعد سی سال همراهی با فیلم‌‌سازی بزرگ.

رودن | ژاک دوآیون | فرانسه
نه مثل فیلم فوق‌العاده «مستر ترنر» (مايك لي) توانایی این را دارد که به روح و خلوت هنرمند نزدیک می‌شود و نه از پس ساخت تصويري عمومی‌تر از رودنِ مجسمه‌ساز و نقاش در آغاز دوران مدرنیسم برمی‌آید. مثل «مهلک» آزاناویسیوس ناکام از بازنمایی نبوغ هنرمند و مثل «مهلک» در فاصله بعید از درآوردن رابطه هنرمند و محبوبش (رابطه رودن و کامی کلودل).

 

روز هشتم

زن نازنین | سرگئی لوزنیتسا
چهل دقیقه آخر «زن نازنین» سرگئی لوزنیتسا آه از نهادمان برآورد، انگار که حلقه‌های نگاتیو پرده‌های آخر عوض شده باشند. صد دقیقه تکان‌دهنده‌ی ابتدایی با یک فضای کافکایی استثنایی و آمبیانسی عجیب با متل‌، اداره‌جات و مردمانی غریب در روسیه و قصه زنی که در هزارتوی شهری گم شده، در جستجوی شوهری که در زندان بوده و حالا معلوم نیست کجاست. با این تغییر لحن نهایی فیلم نمی‌دانم درباره کیفیت فیلم چه می‌شود گفت. آکوردهایی ناهمخوان، تحمیل شده به یک قطعه موسیقی تکان‌دهنده. بزرگترین حسرت جشنواره.

 

روز نهم

فریب‌خورده | سوفیا کوپولا | آمریکا
در جریان جنگ داخلی آمریکا در یک مدرسه شبانه‌روزی دخترانه، مدیر تصمیم می‌گیرد یک سربازی زخمی دشمن را پناه ‌دهد. هیچ مردی در آن‌جا نیست و خیلی زود همه زنان و دختران عاشق سرباز جوان می‌شوند. مرد اما نه در منش جذاب است و نه ویژگی دلپذیری دارد. از دوست داشتن و طعم خوش علاقه‌مندی دو آدم در فیلم چیزی نمی‌بینیم و حس‌های بیمارگونه در یک مدرسه زنانه بیداد می‌کند.

The Double Lover | فرانسوا اوزون |‌ فرانسه
یک «اوزون»ی تمام‌عیار که همه ویژگی‌های بد فیلم‌های فرانسوا اوزون را با هم دارد. اواخر آن‌قدر فیلم بد می‌شود که کم‌کم خوب می‌شود!

 

روز دهم

Good Time | بنی و جاش سفدی | آمریکا
سرک کشیدن به فضاهایی که کمتر دیده‌ایم و روایت کردن قصه با سبکی که برادران سفدی بعد از «Heaven knows what» تثبیت کرده‌اند. با این حال به‌کفایت از مدل‌های شناخته شده فاصله نگرفته‌اند و هنوز آن‌چه باید درباره‌شان اتفاق بیفتد نیفتاده. بند ناف‌ را باید از «فیلم آمریکایی» برید و گرنه همیشه امکان نشت آلودگی وجود دارد.

 

پس از جشنواره

عاشق یک روزه | فیلیپ گرل | فرانسه (بخش دو هفته کارگردان‌ها)
قصه دختری که بعد از به‌هم‌ خوردن رابطه‌اش به خانه پدر پناه می‌برد، پدری که به‌تازگی شریک زندگی جدیدی همسن دختر گرفته. بعدتر قصه به سمت شریک زندگی پدر منحرف و در مرداب بی‌ربط آن قصه غرق می‌شود. دور از دنیادیدگی یک استاد در ترسیم پیچیدگی‌های روح آدمیزاد، بی‌حوصله در اجرا و کاریکاتوری از دو فیلم اول یک سه‌گانه (ژلوزی و سایه‌ زنان)

ژانت: كودكي ژان‌ دارك | برونو دومن | فرانسه (دو هفته کارگردان‌ها)
هیچ‌وقت برونو دومن را این‌طور زمین‌گیر شده در فضاهای روستایی ندیده بودم، در حالی‌که تمام فیلم پاهای کوچک ژان دارکِ قصه‌اش در شن‌های تپه‌های «دومرمی» گیر کرده و با موسیقی راک هدبنگ می‌زند. فیلم مثل ژانت در خلسه یک تلفیقِ بی‌ظرافت سرگیجه گرفته: آمیزش قصه کودکی ژان‌ دارک در قالبی موزیکال با موسیقی راک، پاپ و الکترونیک. سقوط به دره عجیبی که کسی فکرش را هم نمی‌کرد. با این حال قابل اغماض مثل سیاه‌مشق‌های کلاس‌های فیلم‌سازی در یکی از کوچه‌های ایران‌شهر.

 

ارزیابی کن ٢٠١٧ (امتياز از پنج ستاره)

مربعروبن استلاند❊❊❊❊
پایان خوشمیشائیل هانه‌که❊❊❊❊
۲۴ فریمعباس کیارستمی۱/۲❊❊❊
Westernوالسكا گريسباخ۱/۲❊❊❊
قمر مشتریکورنل موندرتسو۱/۲❊❊❊
بی‌عشقآندری زویاگینتسف❊❊❊
آفتاب زیبای درونکلر دنی۱/۲❊❊
زن نازنینسرگئی لوزنیتسا۱/۲❊❊
نزدیکیکانتمیر بالاگوف۱/۲❊❊
چهره‌ها قریه‌هاآنیس واردا۱/۲❊❊
Good Timeبنی و جاشوا سفدی❊❊
زن جوانلئونور سرای❊❊
آتلیهلوران کانته❊❊
هولناکمیشل آزاناویسیوس❊❊
۱۲۰ ضربان در دقیقهروبن کامپیو۱/۲❊
کشتن گوزن مقدسیورگوس لانتیموس۱/۲❊
بارباراماتیو آمالریک
تو هرگز واقعن این‌جا نبودیلین رمزی
Wonderstruckتاد هینز
عروس صحراسسیلیا اتان، والریا پیواتو
اوکجابونگ جون-هو۱/۲
لِردمحمد رسول‌اف۱/۲
مسیرهااستفان کماندراف۱/۲
In the Fadeفاتح آکین۱/۲
رودنژاک دوآیون۱/۲
اشباح اسماعیلآرنو دپلشن۱/۲
عاشق یک روزهفیلیپ گرل۱/۲
فریب‌خوردهسوفیا کوپولا
The Double Loverفرانسوا اوزون
دخترهای آوریلمیشل فرانکو
روز بعدهونگ سانگ-سو
ژانت: کودکی ژان دارکبرونو دومن

 

«ارزیابی مجله لو فیلم فرانسه»

 

 

«ارزیابی مجله اسکرین دیلی»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *