سايهی زنان (فیلیپ گرل): فیلم افتتاحیه بخش دو هفته کارگردانها یک سیاه و سفیدِ برسونی است؛ ملانکولیک، مینیمال، پیراسته و ضدجریان. اگر چه تلاش برای نزدیک شدن به مرزهای رادیکالیسمِ برسون، نیم قرن بعد از او هنوز به شوخی میماند اما زدودن زوائد و نزدیک شدن به هسته مرکزی یک رابطه، «سایهی زنان» با 73 دقیقه را به تجربهای اصیل بدل کرده.
تیتراژ میآید: ژانکلود کریر (سناریست)، ژانلوئی اوبِر (موزیسین) و فیلیپ گرل (کارگردان). دود از کنده بلند میشود.
مقدمهای بر «سايهی زنان» و از همان جنس فيلم؛ همانقدر پیراسته و همانقدر متمرکز بر «رابطه» هرچند محافظهکارتر از آن. اگر در «سایهی زنان» رناتو برتا، فیلمبردارِ شابرول، رومر، لويي مال و … از نظر بصری فیلم را به آثار موجنوییها شبیه کرده در «حسادت» دنیای آدمهای تئاتری، منش آنها، رهاییشان و طبعِ متغیر منتشر در فضا کیفیتی دهه شصتی به فیلم داده. از نظر حال و هوا دیالوگی است با «پاریس از آن ماست»ِ ریوت با آن آدمهای سرخوشِ تئاتریاش (و همه آن عاشقانههای پاریسی دهه شصت) و پسر فیلمساز (لوئی گرل) یادآور همهی عاشقپیشگیهای ژان پیر لئو. و از آن مدل فیلمهایی است که محدودیتِ تولید باعث خلاقیت شده است و کوچک بودن پروداکشن منجر به حقیر شدن سینماتوگرافیکی نشده.