شهاب حسینی در نقش عماد (فروشنده ساخته اصغر فرهادی)
چاپ شده در مجله 24، شماره تیر 1395
در همان فصلهای اولیه «فروشنده»، عماد (شهاب حسینی) در حال صحبت درباره قصه «گاو» غلامحسین ساعدی است. دانشآموزی درباره خط محوری داستان سوال میکند که آدم چطور تبدیل به گاو میشود. جواب میشنود به مرور. «فروشنده» حکایت تغییر تدریجی احوالات مردی است وقتی حادثهای تلخ در زندگیاش اتفاق میافتد. شهاب حسینی موفق میشود با یک استمرار منطقی، این روند تغییر تدریجی را در فیلم متقاعدکننده از کار درآورد. او در سکانسهای اولیه فیلم، عماد را خوش برخورد و شوخ بازی میکند، لبخند به لب و با ریتم نسبتن کند و با یک جور بیخیالی که با ریش و موهای نامرتب تشدید شده. صحنهای که برای اولین بار خانه جدیدشان را میبینند و برخلاف رعنا (همسرش) که اتاقها را با دقت وارسی میکند، عماد سرخوش و بیخیال بهنظر میرسد. بیاد بیاوریم چطور با لبخند، روز اسبابکشی با رعنا آواز میخواند و چطور برای صدرا (پسربچه همکارش) باب اسفنجی میشود و چطور در «فصل ماکارونی» همراه با ترانه رعنا با صدای ملوک ضرابی، سرخوشانه بر وزن رعنا، صدرا را صدا میکند.
درست بعد از حادثه دراماتیک فیلم، تغییر شخصیت شروع میشود و با یک شیب بسیار ملایم تا آخر ادامه پیدا میکند. حسینی هر چه تنش قصه بیشتر میشود کارکتر را عصبیتر و عبوستر بازی میکند. وقتی در میانه فیلم ناگهان موبایل یکی از دانشآموزها را میگیرد و برخورد تندی با او میکند دیگر تغییر شخصیتش هویدا است و خشم را اغلب نه با اخم کردن و درهم کردن عضلههای صورت بلکه با چشمهایش بازی میکند. نهایتن عماد برای تسویه حساب تا ته ماجرا میرود و حسینی همزمان از شیرینی شخصیت میکاهد و ریتم حرف زدن و کنشها را تندتر میکند و از جایی به بعد لبخند نمیزند. از بعد حادثه دراماتیک فیلم، چشمهای حسینی پف دارد (و این با منطق رئالیستی قصه میخواند چرا که از بعد از آن حادثه نمیتواند درست بخوابد) انگار که خوابزده است و مصایب را به خواب میبیند. در فصل طولانی پایانی فیلم و جایی که قصه به نقطه عطف دومش رسیده، حسینی تن صدایش را بالاتر میبرد و کارکتر را آسیب زنندهتر بازی میکند.
***
استراتژی اصلی فیلمهای فرهادی «دیده نشدن سبک» است. فیلمبرداری و مونتاژ و ترفندهای صوتی و بصری پنهان میشوند تا روند داستانگویی مختل نشود و مدل اغلب بازیها به همین دلیل بیتاکید است. شخصیتهای اصلی فیلمهای فرهادی فیلم به فیلم بیتاکیدتر بازی کردهاند: از فرخنژاد (چهارشنبه سوری) به معادی (جدایی نادر از سیمین) و مصفای (گذشته). به نظر میرسد شهاب حسینی با توجه به نقش برونگرایش در «جدایی…» چالش جذابی برای نقش عماد «فروشنده» بوده است. برای همین بازیگر و کارگردان تصمیم گرفتهاند بسیاری از تکنیکهای آشنای بازیگری را حذف کنند. حسینی به کارکتر تکیه کلام یا مدل خاص راه رفتن و گویش نمیدهد و برای تجسم بخشیدن به بسیاری از ویژگیهای عماد کنشها را کاملن «بیتاکید» بازی میکند و از اغراق فاصله میگیرد. در تمام طول فیلم او کمحرف است و خیلی از صحنهها جویده حرف میزند. در فصلی که با رعنا (در ماشین) متوجه میشوند وانت سر جایش نیست، در آن دستپاچه رانندگی کردن علیرغم فحشهای رانندهها جوابی نمیدهد اما تمام خشم و احساسش از چشمهایش فوران میکند. او در این صحنه و صحنههای مشابه از حداقل میمیک استفاده میکند و بدنش در فیلم گویی به شکل طبیعی به حرکت در میآید. صحنه بسیار مهمی از نظر شخصیتپردازی (اما غیرمرتبط با قصه اصلی) در فیلم است که در تاکسی میگذرد. عماد در صندلی عقب کنار خانمی نشسته. زن به مدل نشستن عماد اعتراض میکند و پس از مدتی به راننده میگوید میخواهد جایش را عوض کند. در تمام طول این صحنه، حسینی به حرفهای زن بیتوجه است، بیرون را نگاه میکند و اعتراضی به زن نمیکند. او با یک حواسپرتی عمومی جوری بازی میکند که انگار اصلن آن جا نیست. میتوان چنین مدلی را یک بازی ناتورالیستی دانست.
عماد و همسرش در فیلم بازیگر تئاترند و در طول فیلم در حال تمرین و اجرای نمایش «مرگ فروشنده». ما صحنههایی از بازی عماد را در نقش ویلی شصت ساله میبینیم. در واقع شهاب حسینی دو نقش در فیلم بازی میکند، یکی ویلی روی صحنه تئاتر و دیگری عماد. مدل بازیِ نقش ویلی یک بازی نسبتن اغراقآمیز و با تاکیدهای نسبی تئاتری است و در تضاد با بازی بیتاکید نقشِ عماد. مقایسه این دو اشارهای است به کارنامه بازیگری شهاب حسینی. او مثل عماد در قصه یک تغییر تدریجی را طی کرده. عمادِ روی صحنه (ویلی) را میشود همان شهاب حسینی دهه هشتاد دانست و عمادِ «فروشنده»، نسخهی دهه 90 شهاب است. عماد البته به اندازه شهاب بازیگر خوبی نبود.
بسیار عالی توصیف شده
ممنونم.
عرض ادب و احترام
با توجه به مطلب، بنظرتون بهترین بازی های شهاب حسینی در مجموع کارنامه بازیگری ش کدوم هستن؟
سپاس
شهاب در «جدایی» و «فروشنده» فوقالعاده است. حتی تازگی در «شهرزاد» هم خیلی خوب بود.
آقای وحدانی من از جشنواره کن امسال با شما نوشته های شما آشنا شدم، فقط می خواستم بگم از این بابت خیلی خوشحالم و اضافه کنم شما منو با نوشته هاتون و نگاه دقیقتون چقدر شگفت زده میکنید، ممنون
سیامک عزیز،
ممنون از لطفت و ممنون از این که به اینجا سر میزنی و برایم نوشتی.
Although thiazide type diuretics can elicit a response in patients with a glomerular filtration rate priligy 30mg price