متری شیشونیم | سعید روستائی
ارزیابی: ۱/۲*
در بازداشتگاه متری شیشونیم رئالیسمی همگن نمیبینیم (نمونه فوقالعاده: چیزی شبیه آن رئالیسم سفتوسخت و دلپذیری که در بیمارستان دکتر قریب کیانوش عیاری در بخشهای زمان حال سریال میدیدیم)، درست همانطور که بازتابی تکاندهنده از زیر پوست شهر دیده نمیشود (نمونهی جالب: طلای سرخِ پناهی)، همانگونه که فیلم به نقد یک سیستم قضایی معیوب نزدیک نمیشود (نمونه درخشان: چیزی شبیه مسیر درمانی که یک بیمار سکته کرده در سیستم درمانی کشور رومانی در مرگ آقای لازارسکو کریستی پویو طی میکرد)، و همانجور که بازی دزد و پلیس فیلم آنقدرها هیجانانگیز نمیشود (نمونه مثالزدنی: چیزی شبیه موش و گربهبازی با ضریب هوش بالای دزد و پلیس در High and Low کوروساوا) و همانطور که چفتوبسط و سببیت موبهموی موقعیتهای دراماتیک فیلم رعایت نمیشود (نمونه خوب: چیزی شبیه زنجیره علّی محکم جدایی نادر از سیمین) و بالاخره همانگونه که آراستگی و کیفیت زیباییشناختی کمتر در قابهای فیلم بهچشم میخورد (تنها نکته چشمگیر فیلم انتخاب و طراحی جذاب چهرهها، فیزیک و ژست آدمها است که کمتر در فیلمی از سینمای ایران اینطور به آن توجه شده است).
عجیبتر آنکه پرگویی باعث شده کیفیت دیالوگنویسی فیلم حتی در حد فیلمنامهی دیگر سعید روستایی سد معبر نباشد. در صحنههای دو نفره متری شیشونیم، دیالوگنویسی دراماتیک تبدیل به رجزخوانی (مدل کیمیایی) میشود: متهم در مقابل قاضی و پلیس، نه برای آنها، که برای بیننده قصه میگوید.
از آن عجیبتر عدم انسجام پیرنگ فیلم است. بخش دوم فیلم چه ربطی به بخش اول دارد؟ با چه منطقی کشمکشهای بین پلیسها را رها میکنیم؟ یکسوم پایانی یک سلسلهی بیتوقف از صحنههای رویارویی (اغلب دو نفره) بدون حضور شخصیت پلیس است: قاچاقچی با قاضی، قاچاقچی با وکیل، قاچاقچی با خانواده (حتی معلوم نیست چرا دادگاه بیربط آن بچه و پدرش را هم باید بینیم). انگار که بخشهایی از دو فیلم مجزا را دیدهایم؛ دو نیمفیلم: یکی که تمام نشده و دیگری که معیوب شروع شده. متری شیشونیم: فیلمی نصفهونیم.