خوک | مانی حقیقی
ارزیابی (از ۵ ستاره): صفر
۱. دو مرد با لباسهای عجیب وارد یک مهمانی (لواسان) میشوند. قرار است همراه شخصیتها فضا را تجربه کنیم و از لباسها، فضای عجیب و غریب و کارهایی که شخصیتهای حاضر در مهمانی انجام میدهند بهوجد بیائیم، غافلگیر و غرق در فضای هذیانی شویم. اما ما چیز زیادی از جزئیات فضا و آدمها نمیبینیم (کسی قلیان میکشد در حالیکه در پسزمینه مردی افسار اسبی را در دست گرفته، کسی سیخ جگر تعارف میکند و …). چرا آن فضای شلوغ، حسی از یک کلیت جغرافیایی ایجاد نمیکند؟ چرا از نظر زمانی احساس استمرار نمیکنیم؟