این کارگردانها یک مسابقه فوتبال را چطور بهتصویر میکشند؟
1️⃣ عباس کیارستمی
دوربین پشت به بازی و رو به تماشاگران تمام ۹۰ دقیقه بازی را بین آنها میچرخد. از مسابقه در جریان فقط صدای خارج کادر را میشنویم، صدای شوتها و فریادها. چیزی از مسابقه نمیبینیم. در نمایی طولانی تماشاگری از مسیری به شکل زیگزاگ راهش را باز میکند و به سمت درهای استادیوم میرود. کات به زمانی که بازی تمام شده، تماشاگران رفتهاند و سکوها پر از بطریهای خالی آب و پوست تخمه است. یک نوجوان آن وسط خوابش برده.
2️⃣ ژان-لوک گدار
در صحنههای مهم و یا منتهی به گل مسابقه ناگهان نماهایی از فیلمهای خبری سیاه و سفید و فیلمهای صامت کارل تئودور درایر و مورنائو میبینیم. صدا مرتب قطع و وصل میشود. مسابقه با جامپکاتهای زیاد نمایش داده میشود، گاهی نماهایی از مسابقه فوتبال دیگری مربوط به جام جهانی ۱۹۳۰ میبینیم. بهطور مرتب وسط نماها کپشن و جملات قصار میآید. گدار با صدای خودش بازی را گزارش میکند. حرفهای او درباره جنگ دوم، سینمای آمریکا، معمر قذافی و جانی گیتار را روی نماهای بازی میشنویم. میگوید در پایان دهه دومِ قرن بیست و یکم سینما مرده، حالا نوبت مرگ فوتبال است.
3️⃣ دیوید لینچ
بازیکنان دو تیم خنگ بهنظر میرسند و شبیه مامورهای افبیآی لباس پوشیدهاند جز یک دختر دبیرستانی بلوند که بازیکن یکی از تیمها است. نماهایی از پیرمردی خنزر پنزری با تلفنی در دست در میان تماشاگران چند بار نمایش داده میشود. وسط دو نیمه رختکن یکی از تیمها را میبینیم: یک اتاق قرمز با پردههای آویخته قرمز و مربی کوتولهای که چیزی به نجوا در گوش کاپیتان تیم میگوید. بازی تا دقیقه ۷۰ پخش میشود و مابقیاش میماند برای ۲۵ سال بعد.
4️⃣ شهرام مکری
بازی در یک پلان سکانس بدون قطع نمایش داده میشود. جایی از مسابقه بهنظر میرسد که صحنه بهثمر رسیدن گل تکرار شده. کاپیتان تیم «الف» از نیمه زمین شروع به دریبل زدن بازیکنان حریف میکند و در حین پیشروی به سمت دروازه هویتش عوض میشود (اما اسم و شماره پیراهنش ثابت است) جوری که وقتی دروازهبان تیم «ب» را دریبل میزند و به سمت دروازه خالی شوت میکند تبدیل به دروازهبان تیم خودشان «الف» شده است. بخشهایی از بازی به شکل لوپ تکرار میشود و مرتب به لحظه گل اول مسابقه بر میگردیم. بازیکنان تیم «الف» یکییکی بهشکل جایگشتی در طول ۹۰ دقیقه به بازیکنان تیم «ب» تبدیل میشوند و تیم «ب» تبدیل به تیم دیگری بهنام «ج». موقع شوت زدن توپ به جای مسیر مستقیم به شکل دایرهای قوس بر میدارد. گزارشگر بهجای گزارش بازی گفتاری شاعرانه زمزمه میکند و در اسکور-بورد استادیوم تصویری میبینیم از بالش همسر داور در اتاق خواب خانهاش که حشره لزجی از آن خارج میشود.
5️⃣ آلخاندرو گونزالس ایناریتو
سه بازی همزمان در سه شهر مختلف مدام به هم کات میشود، درهم میرود و نمایشگر زمان روی صفحه تلویزیون نشان میدهد که زمانها عقب و جلو میشود. یک تکل ساده روی یک بازیکن در استادیوم شهر «الف» با «اثر پروانهای» منجر به ثمر رسیدن گلی در استادیوم شهر «ب» در قارهای دیگر میشود.
6️⃣ یاسوجیرو ازو
در نمایی بسیار دور مسابقه فوتبالی در حال برگزاری است. چهره بازیکنان دو تیم و حتی اسامی تیمها مشخص نیست. نماهایی از مرد و زن جوانی روی سکوهای تماشاگران میبینیم که انگار برای آشنا شدن با یکدیگر به استادیوم آمدهاند. مرد و زن خیره به مسابقهاند و گهگاه با لبخند چیزی بههم میگویند. این نماها کات میشود به نورافکنهای بزرگ استادیوم در شب، کات میشود به پرچمهایی در باد و بعد سردرهای نئونی رستورانهای اطراف استادیوم.
7️⃣ میشائیل هانهکه
تیم «الف» با یک ضربه ایستگاهی صاحب گل میشود. چند لحظه بعد این نما ریورس میشود و بر میگردیم پشت محوطه هجده قدم. بازیکن تیم «الف» دوباره ضربه ایستگاهی را میزند. این بار به خط دفاعی برخورد میکند و منجر به ضدحمله تیم «ب» میشود. بازیکن تیم «الف» به داور اعتراض تندی میکند. داور رو به او (عوض دادن کارت قرمز) از جیب چاقویی در میآورد و رگ گردنش را رو به بازیکن میزند. صحنه استاپ میشود. لید سیاه میآید و بعد برفک تلویزیون. دوربین عقب میکشد. در خانه مرد میانسالی هستیم که از تلویزیون ویدئوی مسابقه را میدید. مرد نوار ویاچاس بازی را از ویدئو خارج میکند.
8️⃣ میکل آنجلو آنتونیونی
دروازهبان تیم «الف» دقیقه ۳۰ بازی ناپدید میشود. بازیکنان، سرمربی و داورها اما توجهی به این مساله ندارند و بازی ادامه دارد. یکی از تماشاگران جیمی جامپ میکند، وارد زمین میشود، توپ مسابقه را با خود از زمین بیرون میبرد و در حالیکه تماشاگران زیادی همراهیاش میکنند از استادیوم خارج میشود. دوربین از پشت دروازه از میان یکی از شش ضلعیهای تور عبور میکند و وارد زمین میشود. دو تیم در حال بازی کردناند اما توپی در زمین نیست؛ نمایش بزرگی است شبیه پانتومیم. کات به تماشاگری که وارد زمین شده بود در یکی از کوچههای خلوت شهر. مرد توپ را پاره میکند و در سطل زباله شهرداری میاندازد و دور میشود. در استادیوم بازیکنی (مثلا) شوت میزند، دروازبان شیرجه بلندی میزند و سیو فوقالعادهای میکند.
9️⃣ لوئیس بونوئل
در طول مسابقه بارها موقعیتی ایجاد میشود که دو فوروارد تیم «الف» با دروازهبان تیم «ب» تکبهتک میشوند، او را دریبل میزنند و به دروازه خالی میرسند اما توپ هر بار بهدلایلی مرموز وارد دروازه نمیشود (انگار که یک دیوار نامرئی در برابرشان باشد). داور مسابقه یک پیرمرد تراخمی زهوار درفته است که در فاصله بین دو نیمه از نیمکت خالی دو تیم وسایل آنها را در حضور تماشاگران میدزدد.
? گاسپار نوئه
۹۰ دقیقه بازی به شکل معکوسی در ۷ بخش مجزا از آخر به اول نمایش داده میشود. در بخش اول (پایان بازی) اسپایدرکَم استادیوم از زاویه دید چشمهای یک مگس بالای سر داور میچرخد و تکانهای شدیدی دارد. بهتدریج هر بخش که جلو میرویم دوربین آرام و قرار میگیرد و بازی سه-سه (در بخش اول) تبدیل میشود به سه-دو، بعد دو-دو و تا صفر-صفر ادامه پیدا میکند. یکی از بخشها با فیلتر قرمز-نارنجی و یکی دیگر با فیلتر قرمز-سبز نمایش داده میشود. بخش آخر مسابقه (صفر-صفر) را از چشم یکی از بازیکنان عصبی تعویض شده که در رختکن جوینت زده بهشکل نمای هوایی از بالای استادیوم میبینیم.
It’s really a cool and useful piece of information. I’m glad that you shared this useful information with us. Please keep us up to date like this. Thanks for sharing.
It’s amazing designed for me to have a website, which is helpful in favor of my experience. thanks admin
My#page#site#:
http://meldog.3nx.ru/login.php?redirect=posting.php&mode=newtopic&f=21
http://profbuh.forumkz.ru/viewtopic.php?id=6725#p11050
https://forum.f-rpg.me/viewtopic.php?id=2132#p3790
https://mskforum.8bb.ru/viewtopic.php?id=10770#p24978
https://forum.f-rpg.me/viewtopic.php?id=2129#p3786