فوتبال به سبک …

این کارگردان‌ها یک مسابقه فوتبال را چطور به‌تصویر می‌کشند؟
 
 
1️⃣ عباس کیارستمی
دوربین پشت به بازی و رو به تماشاگران تمام ۹۰ دقیقه بازی را بین آن‌ها می‌چرخد. از مسابقه در جریان فقط صدای خارج کادر را می‌شنویم، صدای شوت‌ها و فریادها. چیزی از مسابقه نمی‌بینیم. در نمایی طولانی تماشاگری از مسیری به شکل زیگزاگ راهش را باز می‌کند و به سمت درهای استادیوم می‌رود. کات به زمانی که بازی تمام شده، تماشاگران رفته‌اند و سکوها پر از بطری‌های خالی آب و پوست تخمه است. یک نوجوان آن وسط خوابش برده.
 
 
2️⃣ ژان-لوک گدار
در صحنه‌های مهم و یا منتهی به گل مسابقه ناگهان نماهایی از فیلم‌های خبری سیاه و سفید و فیلم‌های صامت کارل تئودور درایر و مورنائو می‌بینیم. صدا مرتب قطع و وصل می‌شود. مسابقه با جامپ‌کات‌های زیاد نمایش داده می‌شود، گاهی نماهایی از مسابقه فوتبال دیگری مربوط به جام جهانی ۱۹۳۰ می‌بینیم. به‌طور مرتب وسط نماها کپشن و جملات قصار می‌آید. گدار با صدای خودش بازی را گزارش می‌کند. حرف‌های او درباره جنگ دوم، سینمای آمریکا، معمر قذافی و جانی گیتار را روی نماهای بازی می‌شنویم. می‌گوید در پایان دهه دومِ قرن بیست و یکم سینما مرده، حالا نوبت مرگ فوتبال است.
 
 

ادامه‌ی خواندن

درباره تماشای بار اول هجوم (شهرام مکری)

هجوم | شهرام مکری | ۲۰۱۷

چند روز قبل دوستی به طعنه گفت واکنش تندت به فیلم‌های جدیدی که این یکی دو ماه اخیر دیده‌ای باید به تماشای هجوم ربط داشته باشد. گفتم چه ربطی دارد و سعی کردم در طول صحبت حاشا کنم. چند روزی گذشت و متوجه شدم اشتباه نمی‌گفت و تاثیر فیلم بعد از یک ماه هنوز با من است. فیلم‌های بزرگ کوک آدم را تغییر می‌دهند و نه تنها سطح بلکه ماهیت انتظارات ما را هم از مدیوم عوض می‌کنند. آن‌‌ها پاسخی به نیازهای ما نیستند بلکه نیازهای جدیدی به‌وجود می‌آورند.

ادامه‌ی خواندن

پیشنهاد تماشا: هجوم (شهرام مکری)

از پانزدهم آبان محصولِ جدید کارگاه خیال شهرام مکری به نمایش عمومی در می‌آید و مهمترین اتفاق فرهنگی سال کلید می‌خورد و پرده سینماهای شهر به تسخیر هجوم در می‌آید، این رام‌نشدنی‌ترین فیلم ایرانی که در هیچ طبقه‌بندی دیگری غیر از «فیلمی از شهرام مکری» قرار نمی‌گیرد. اثری که انرژیی مهارنشدنی در تک‌تک سلول‌هایش لانه کرده و از فردا در سالن‌های سینما آزاد می‌شود.

روزگاری همشهری کین تعریفِ فیلم پیچیده بود و بعدتر سال گذشته در ماریان‌باد و پرسونا، مسیری که بعدها به آثار دیوید لینچ می‌رسید. هجوم در ادامه این مسیر، مفهوم پیچیدگی را در سینمای داستانی چنان جابه‌جا می‌کند و حس توالی را چنان در فیلم برقرار می‌کند که دوست داری آن را مثل یک قطعه‌ی موسیقیِ مرموز (که زبان ترانه‌اش را نمی‌دانی) بارها بازپخش کنی: ارتقا به فرمی هنری که پیشتر فقط در موسیقی و شعر ممکن بود. قد و قواره فیلم‌‌های مکری با هجوم بزرگتر از ابعاد پرده‌های سالن‌های فستیوال‌ها شده و دیگر نه با یک فیلم که با پدیده‌ای روبروئیم که شیوه تماشایش را هم خودش تعیین می‌کند. بارها دیدن این فیلم هم براستی اجازه به چنگ درآوردن کلیتش را نمی‌دهد جز این‌که برای درک کاملش در سالن سینما مطلقن تسلیمش شویم، تسلیمِ منطقی که به‌نظر می‌رسد فیزیک نوینِ خودش را برای تعریف مکان و زمان لازم دارد. هجوم مالهالند درایوی است که گویی آلن روب-گری‌یه آن را ساخته ‌است.

این روزها بیش از هر موقع دیگری دوست داشتم ایران باشم، همراه شما در سالن‌های تاریک تا در بخاری که همه فضای فیلم را در برگرفته (و بی‌شباهت به هوای آلوده این‌ روزهای تهران نیست) تجربه خوابی شفابخش را از سر بگذرانم. تشبیه به خواب یا کابوس البته کافی نیست، بیشتر «خواب در خواب»ی است تاریک که نزدیک شدن به ساحتش فقط با «خواب‌گزاری» ممکن است. جهانی شگفت‌انگیز که قصه هجومِ عمودیِ بَربَرها در روزگار ماست و نوری است بر تاریکی‌های زیستِ این سال‌های‌ ما. هجوم روی زخم‌های‌مان را کنار می‌زند تا خون بریزیم.

پیش‌بینی و مختصری درباره فیلم‌های احتمالی بخش رسمی هفتادمین جشنواره کن

فردا، پنجشنبه‌ی هفته دوم ماه آوریل، مثل هر سال تیری فِرِمو مدیر جشنواره کن فیلم‌های بخش رسمی جشنواره را اعلام خواهد کرد و زنگ آغاز سال جدید سینمایی را به‌صدا در می‌آورد. این ده پانزده سال اخیر با توجه به تغییرات بنیادی شیوه فیلم‌سازی، پخش فیلم و البته تغییر شیوه فیلم دیدن، جشنواره کن ‌می‌توانست اعتبارش را از دست بدهد اما تیری فرمو کاری کرده که لیست بیست فیلمه‌ی بخش مسابقه جشنواره کن اهمیت بیشتری هم برای فیلم‌سازان و هم برای سینمادوستان نسبت به قبل پیدا کند. از طرفی لیست فیلم‌های بخش مسابقه همچنان جریان‌ساز است و می‌شود دید که چطور هر سال روی روندهای فیلم‌سازی در سینمای هنری تاثیر می‌گذارد. با توجه به شنیده‌ها و در آستانه اعلام اسامی این فیلم‌ها مختصری درباره این لیست نوشته‌ام.
 
 
شوک اول
هفته گذشته مطبوعات فرانسوی به خبر ناراحت‌کننده دعوای حقوقی عبداللطیف کشیش با یکی از سرمایه‌گذارهای فیلم جدیدش (فرانس تلوزیون) پرداختند. کشیش از یکی از رمان‌های مورد علاقه‌اش اقتباس کرده. پیشتر لوران کانته فیلم کلاس را از یکی دیگر از رمان‌های این نویسنده اقتباس کرده بود. دعوای حقوقی مربوط به تصمیمی می‌شود که کشیش موقع فیلم‌برداری گرفته و نتیجه نهایی را تبدیل به دو فیلم جداگانه کرده. به‌نظر می‌رسد فعلن فیلم کشیش از برنامه شرکت در جشنواره امسال کنارگیری کرده.
 
 
آبونه‌های کن
مدت‌ها است که آبونه‌ کن به کسانی گفته می‌شود که همیشه با یک قرارداد نانوشته با فیلم جدیدشان در کن بوده‌اند. مهمترین فیلم‌ساز با هر معیاری میشائیل هانه‌که خواهد بود که ستاره‌های فیلم جدیدش ژان-لوئی ترنتینیان و ایزابل هوپرند. فیلم نوری بیلگه جیلان با این که فیلم‌برداری و مونتاژش تمام شده اما درباره آماده بودنش اخبار ضد و نقیضی می‌رسد. امیدوارم که نوری در فستیوال باشد، او تنها کسی است که می‌شود تنها به شوق فیلمش به کن رفت. و محبوب‌های ابدی: آندری زویاگینتسف و لوکرسیا مارتل. همچنین فیلم‌ساز اوکراینی سرگئی لوزنیتسا با همان دو فیلم بلند داستانی خوشی من و در مه از کنجکاوی‌های اصلی است. آرنو دپلشن نیز بیست و پنج سال است که آبونه کن است. او با بازیگران فیلم‌ جدیدش به روی فرش قرمز خواهد رفت: ماریون کوتیار، شارلوت گینزبورگ و لوئی گرل. به‌نظر می‌رسد امسال سال لوئی هم باشد.
Happy End | Michael Haneke
Ahlat Agaci | Nuri Bilge Ceylan
Loveless | Andrey Zvyagintsev
Zama | Lucrecia Martel
A Gentle Creature | Sergei Loznitsa
Fantomes D’Ismael | Arnaud Desplechin
 
 
 
آن‌هایی که نبودن‌شان در کن بعید به‌نظر می‌رسد
 
• کنجکاوی‌ها
فیلم جدید روبن استلاند (سازنده فورس‌ماژور) با هر معیاری کنجکاوی بزرگ سال برای سینمادوستان است. استلاند با فورس‌ماژور جشنواره معمولی سال ۲۰۱۴ را ارتقا داد. یواخیم تریر، سازنده اسلو، ۳۱ اوت هم از آن استعدادهای دوست‌داشتنی است. فلیپ گرلِ بزرگ سال ۲۰۱۵ به بخش «دو هفته کارگردان‌ها» تبعید شد. بعید به‌نظر می‌رسد تیری باز دست به چنین اشتباه استراتژیکی بزند و فیلم جدید او را به بخش جنبی ببرد. مشکل اصلی تیری البته ترافیک عجیب و غریب امسال سینمای فرانسه است.
 
• سینمای فرانسه
بخش مسابقه حداکثر می‌تواند ۴ فیلم فرانسوی را انتخاب کند. امسال چند فیلم‌ساز بزرگ در صف منتظر ایستاده‌اند. فیلم هانه‌که محصول فرانسه است. برونو دومن با یک مینی سریال موزیکال (شبیه کن‌کن کوچولو) که به دوره نوجوانی ژاندارک می‌پردازد به کن برمی‌گردد (شاید مثل سال ۲۰۱۴ به‌خاطر طولانی بودن به بخش جنبی «دو هفته کارگردان‌ها» برود). ژاک دوایون فیلم‌ساز صاحب‌نام فرانسوی امسال فیلمی درباره آگوست رودن مجسمه‌ساز افسانه‌ای ساخته. با توجه به این‌که امسال سال بزرگداشت‌ رودن در فرانسه است (صدمین سال درگذشت‌ او) و این‌که بازیگر نقش رودن، ونسان لندون دوست صمیمی‌ تیری است به‌نظر می‌رسد فیلم مورد توجه قرار بگیرد. ساخته جدید لوران کانته بعد از نخل طلای سال ۲۰۰۸ (سازنده فیلم کلاس) با فیلم جدیدی بازگشته، همین‌طور اگزویه بووآ (سازنده در باب انسان‌ها و خدایان) که همیشه کنجکاوی برانگیز بوده. و البته ماتیو آمالریکِ دوست‌داشتنی که امیدوارم فیلمش به موقع حاضر شود. فیلم جدید رومن پولانسکی ( فیلمنامه‌نویس فیلم اولیویه آسایاس است) هم ظاهرن دقیقه نود به جشنواره رسیده. همین‌طور امیدوارم فیلم کلر دنی هم که فیلم‌برداری و مونتاژش تمام شده آخرین لحظه برسد.
 
• دیگران
کنجکاوی دیگر فیلم جدید میروسلاو اسلابوشپیتسکی همان سازنده اهل اوکراینِ فیلم عجیب قبیله (The Tribe) است که سال ۲۰۱۴ در بخش جنبی «هفته منتقدان» نمایش داده شد. فاتح آکین هم به احتمال زیاد جایش از قبل در بخش مسابقه رزرو شده. لانتیموس هم که عزیز کرده است و با صفی از ستاره‌ها (نیکول کیدمن، کالین فارل، …) به کن برمی‌گردد.
هونگ سانگ-سو قاعدتن در بخش رسمی خواهد بود. او فیلم را سال پیش در شهر کن هم‌زمان با جشنواره ساخته و ایزابل هوپر بازیگر اصلی آن است. همچنین دیگر فیلم‌ساز شهیر کره‌ای، سازنده Snowpiercer و فیلم مادر با یک محصول انگلیسی‌زبان از شانس‌های بخش مسابقه است.
 
The Square | Ruben Ostlund
Thelma | Joachim Trier
L’Amant d’un Jour | Philippe Garrel
The Killing of a Sacred Deer | Yorgos Lanthimos
Barbara | Mathieu Amalric
Rodin | Jacques Doillon
L’Atelier | Laurent Cantet
Les Gardiennes | Xavier Beauvois
In the Fade | Fatih Akin
Jeannette | Bruno Dumont
Downsizing | Alexander Payne
Okja | Bong Joon-ho
Claire’s Camera | Hong Sang-Soo
Luxembourg | Miroslav Slaboshpitsky
Roma | Alfonso Curaon
D’Apres Une Histoire Vraie | Roman Polanski
 
به‌نظر می‌رسد آماده نشده‌اند
امیدوارم دوان دوان و در آخرین لحظه برسند، هر چند بعید به نظر می‌رسد. هر کدام از این فیلم‌ها ظرفیت این را دارد که کیفیت عمومی یک سال سینمایی را ارتقا دهد.
 
Sunset | László Nemes
Where Life Begins | Carlos Reygadas
Les Lunettes noires | Claire Denis
April’s Daughter | Michel Franco
 
 
و آن‌ها که ترجیح می‌دهم نباشند (اما خواهند بود)
طبیعی است آرزو کنیم سازنده فیلم موستانگ با فیلم جدیدش در کن نباشد اما خانم دنیز غمزه ارگوون با فیلم انگلیسی‌زبانش خواهد بود، همان‌طور که سوفیا کوپولا و خانم کاواسه همیشه سوگلی‌‌ بوده‌اند. جناب میشل آزاناویسوس (سازنده آرتیست) هم جایش از قبل رزرو شده با فیلمی که لوئی گرل نقش ژان-لوک گدار را بازی می‌کند و قرار است فیلم جنجالی کن باشد.
 
Kings | Deniz Gamze Erguven
The Beguiled | Sofia Coppola
Hikari | Naomi Kawase
Le Redoutable | Michel Hazanavicius
Wonderstruck | Todd Haynes
Victoria and Abdul | Stephen Frears
 
 
آن‌ها که نخواهند بود
 
Mektoub Is Mektoub | Abdellatif Kechiche
Dunkirk | Christopher Nolan
The Phantom Thread | Paul Thomas Anderson
 
 
 
سورپرایزها
به‌نظر می‌رسد برای بزرگداشت عباس کیارستمی فیلم ۲۴ فریم نمایش داده شود. چه خوشی بالاتر از این. ظاهرن از یکی دو قسمت از سریال توئین پیکیز (فصل جدید و بعد ۲۶ سال) ساخته دیوید لینچ بزرگ هم پرده‌برداری می‌شود. هر دو احتمالن در سانس‌های ویژه و خارج بخش مسابقه نمایش داده شوند.
در خصوص سینمای ایران باید سکوت کرد. امیدوارم فقط خاطره تلخ جلسات مطبوعاتی و سرخوردگی سال قبل و سال‌ قبل‌تر تکرار نشود.