۱- ماهی و گربه (شهرام مکری)
۲- لویاتان (آندری زویاگینتسف)
۳- فورس ماژور [توریست] (روبن اوستلاند)
۴-گربهی کوچک عجیب (رامون زورشر)
۵- عمل شبانه (کلی ریکارد)
۶- حکایتهای وحشی (دیمیان زیفرون)
۷- کنکن کوچولو (برونو دومون)
در محدودهی کوچک فیلمهای دیده شدهی امسال، اين هفت فيلم در هر بار تماشا درگيركننده و الهامبخش بودند و دستاوردهایی منحصربهفرد داشتند: اولی تجربهای یگانه در زمینهی گسترشِ افقی روایت است (ماهی و گربه) و دومی حرکتی عمودی درجهت شناخت درونيترین لایههای ذهن آدمی (لویاتان). فورس ماژور رسواگر است با طرح ویرانگرِ پرسشهای ازلی-ابدیِ زوجها و گربهی کوچک عجیب تجربهای فوقالعاده است در طراحی کمپوزیسیون با لحنی ویژه. عمل شبانه منحصربهفرد در غوطهور کردن مخاطب در اتمسفری مرگبار و حکایتهای وحشی و کنکن کوچولو مهلکهای جنونآمیزند.
اینها رنگینکمانیاند که فصلهای رفته را با آنها به یاد بیاوریم: با خاکستریهای دلمردهی ماهی و گربه در پاییزِ بیبرگ و بار امسال و چشماندازهای خالیِ لویاتان که گویی مردابی است نیلوفری در انتهای جهان، دعوتگر و فریبا. سفیدی زنندهی فورس ماژور رهاییبخش نیست، افسونی هم ندارد. ظلماتِ شبهای عمل شبانه پنهانگر رازها است و کنکن کوچولو دهکدهی تیرهی گناه. همانطور که طوفانِ تندِ رنگبهرنگِ اپیزودهای حکایتهای وحشی ویرانگر است تا نجاتبخش.
و تنها دلخوشیِ کوچک در ابتدای زمستان شاید آن زرد و نارنجیهای بازیگوشِ گربهی کوچک عجیب باشد …
Fish & Cat
Leviathan
Force Majeure
The Strange Little Cat
Night Moves
Wild Tales
P’tit Quinquin
Leviathan
Force Majeure
The Strange Little Cat
Night Moves
Wild Tales
P’tit Quinquin