نام الکسی الکسیوویچ گرمان، این فیلمساز شناخته شده روس را پیشتر شنیده بودم ولی بیجهت زمان زیادی گذشت تا فیلمی از او ببینم. او ۴۲ سال دارد و پسر فیلمساز مشهور روس الکسی گرمان است. مجید اسلامی عزیز چند ماه قبل پیشنهاد داد فیلم آخرش دولاتف را ببینم. ماه پیش که فیلم در فرانسه اکران شد همان روز اول دیدمش و خوشم آمد و مشتاق شدم فیلمهای دیگرش را هم ببینم. فیلمها را به طور عکس (از نظر زمان ساخت) از آخر به اول دیدم و مسیری شروع شد که با دیدن هر فیلمش غافلگیریام بیشتر شود.
پنج فیلم بلند داستانی الکسی الکسیوویچ گرمان شباهتهای ساختاری و بصری زیادی با یکدیگر دارند. تماشای سرباز کاغذی که سال ۲۰۰۸ ساخته بهخصوص تکانم داد. زیر ابرهای الکتریکی و گارپاستوم هم فوقالعاده بودند. گرمان عضو باشگاهی از فیلمسازهای مدرن است که کاپیتانشان تارکوفسکی است، سینمایی متکی بر لحظه و مود که شخصیتهای بعضی از فیلمهایش ما را به یاد روشنفکرهای آثار فدریکو فلینی میاندازد و میزانسنهای آنتونیونی و فلینی در صحنههای پرجمعیت و دنبال کردن شخصیتها را تداعی میکند. از نظر حسوحال و فضای عمومی فیلمهای او من را بهیاد هموطنش الکساندر ساکاروف میاندازد.
گرمان آن ایدههایی را که از سینمای مدرن گرفته در حد کمال «اجرا» میکند و علاقهام به سینمایش به دلیل «اجرا»ی صحنههای جادوئی است. فیلمهایش پر از صحنههای باشکوه است که با کمالگرایی استثنائی طراحی و اجرا شده است (چیزی شبیه آندری روبلوف تارکوفسکی). گرمان شبیه چند فیلمساز کمیاب، پروداکشن را به سینمای هنری اضافه کرده است. فیلمهای او با صحنههای بزرگ شکل میگیرند، دشتهای خشک مه گرفته با مردان و زنانی خوشپوش و محزون، سنپترزبورگ اوایل قرن بیستم در مه و دشتهای خیس دورافتاده قزاقستان چند روز قبل از ارسال اولین فضاپیما با یک فضانورد به مدار زمین. او از آن فیلمسازانی است که در بسیاری صحنههای فیلمهای او ناممکن جلوی چشم ما ممکن میشود.
دسترسی به این فیلمها خیلی دشوار نیست و با کمی جستجو میتوانید دستکم یکی دو تاییش را پیدا کنید.
دولاتوف ۱/۲★★★
زیر ابرهای الکتریکی ★★★★
سرباز کاغذی ۱/۲★★★★
گارپاستوم ★★★★
آخرین ترن ۱/۲★★★