جشنواره کن ۲۰۲۴، دانه انجیر معابد

۱
ساختمان «دانه انجیر معابد» را می‌شود به سه قسمت تقسیم کرد: صحنه‌هایی داخلی در یک آپارتمان (رویارویی دو دختر با پدری که بازپرس دادگاه انقلاب است و مادری سنتی که بین آن‌ها پادرمیانی می‌کند)، فصولی در کویر و در یک خانه قدیمی با حیاطی بزرگ، و نماهایی آرشیوی (موبایل) از اعتراضات تابستان ۱۴۰۱.

۲
داستان فیلم جدید محمد رسول‌اف از جایی اوج می‌گیرد که در خیابان و در جریان اعتراضات مردم به چشمِ دوستِ یکی از دخترهای بازپرس شلیک شده است. این آغاز بحرانی است در خانه بازپرس و داستان «شورش دختران علیه پدر» شروع می‌شود. صحنه‌های داخلی آپارتمان از ما می‌خواهد باور کنیم آن بیرون اعتراضات مردم به‌شکل مستمر در جریان است. اما نماهای معدودی که شخصیت‌ها در اتومبیل و در بیرون آپارتمان‌اند حسی از حضور مردم نمی‌سازد.

۳
در واقع شکاف بزرگی بین صحنه‌های داخلی و خارجی فیلم وجود دارد که عاملی است بنیادی برای قطع شدن ارتباط با دنیای فیلم. در جریان تماشای فیلم کم‌کم حس می‌کنیم باید فیلم را با پیش‌فرض ببینیم تا بتوانیم دنبالش کنیم. باید بپذیریم این فیلمی است که مخفیانه و با شرایط تولید ویژه‌ای ساخته شده و امکان طراحی نماهای بیرونی و آن‌چه شخصیت‌ها درباره بیرون از خانه می‌گویند وجود نداشته است.

۴
فیلم تلاش می‌کند این شکاف را با نماهای آرشیوی حضور مردم در خیابان پر کند. با ویدئوهایی که مردم معترض با موبایل‌ گرفته‌اند و شخصیت‌ها آن‌ها را از تلویزیون می‌بینند. اما بافت هر یک از این ویدئوهای مستند آن‌قدر زنده و باورپذیر است که باعث ایجاد کنتراست بیشتر بین نماهای داخلی و دنیای بیرون خانه می‌شوند. ما باور نمی‌کنیم آن بیرون در خیابان چه می‌گذرد، رعبی که لازم  بوده پایه‌های خانه را بلرزاند و تغییر فکری شخصیت‌ها را ملموس کند.

۵
از این نظر خلوت بودن بیش از اندازه مکان‌ها به‌خصوص در پرده پایانی که در جاده ‌و خانه‌ای در بیرون شهر می‌گذرد (و تعقیب‌وگریز طولانی و ضعیفی دارد)‌ باورپذیری فیلم را بیشتر مخدوش می‌کند. باید پیش‌فرض بگیریم: با این شرایط غیررسمی ساخت فیلم، تیم تولید نمی‌توانسته کار بیشتری برای اجرای بهتر و زنده‌تر صحنه‌های خارجی بکند.

۶
اما مساله لزوما صحنه‌های خارجی فیلم نیست. اگر فصل‌های پرتنش خانوادگی زنده و گرم از کار درآمده بود آسیب چندانی از ناحیه صحنه‌های خارجی به فیلم نمی‌خورد. پدر و دو دخترش از نظر شخصیت‌پردازی فاقد پیچیدگی برای چنین موقعیت ملتهبی‌اند و بازی‌ها مشکلات را بحرانی‌تر کرده است (جز حضور چشمگیر سهیلا گلستانی در فصول اولیه که تلاش می‌کند به شخصیت سنتی زن بعدی دیگر دهد).

۷
پیشتر فرهادی چنین صحنه‌های پرتنشی را در فصل‌های پایانی «فروشنده» به شکل موثری اجرا کرده بود، آن‌جا که شخصیت‌های شهاب حسینی و سجادی حسینی درگیر می‌شدند و خانه‌ي خالی شکلی از میزانسن بازجویی‌ را تداعی می‌کرد.
«دانه انجیر معابد» عزمی برای پیچیده‌کردن میزانسن، دیالوگ‌نویسی موثر، اهمیت اجرا به‌اندازه ایده‌ها (امان از اصالت دادن به ایده‌ها فارغ از اجرا)، برای ایجاد حسِ ملموس یک خانواده چهار نفره نداشته است. تاکید می‌کنم بر این آخری که از همه چیز مهمتر است. لابد در بازاری که صرفا ایده‌ها و مضمون‌ها مهمند باورپذیری رابطه پدر و فرزندها آخرین چیزی است که اهمیت دارد.

۸
پیشفرض را به یاد بیاوریم: هدف این بوده با وجود محدودیت‌های سیستم برای هنرمند، فیلمی درباره اعتراضات و مستقل از سانسور تحمیلی حکومت (بدون حجاب اجباری بازیگرها) ساخته شود.

۹
و یک حسرت بزرگ در مورد ویدئوهای آرشیوی اعتراضات که این یکی دیگر هیچ پیش‌فرضی آن را ناممکن نمی‌کرده: چرا تلاش نشده نماهایی گویاتر از اعتراضات در قالب چند فصل مستندگونه‌ی با مونتاژی پرشور و موثر در فیلم باشد؟ این یکی که پشت میز مونتاژ ممکن بوده است. فیلم حتی حوصله نداشته برای انتخاب فوتیوژهای گویا و کمتر دیده شده‌ برای تشدید درونمایه فیلم و جاری کردن حس آن روزها انرژی بگذارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *