
۱
پائولو سورنتینو در «پارتهنوپه» تلاش کرده شخصیتی افسانهای را به زمان حال آورده و آن را وارد زندگی آدمهای عادی کند. دختر زیبایی در ناپل رویایی به دنیا میآید و نامش را «پارتهنوپه» میگذارند. در پرولوگ فیلم مادر دختر او را در آب به دنیا میآورد، ایدهای درخشان برای آمیختن زندگی مردمان معمولی با یک افسانهای قدیمی.
۲
اما تنش میان وجه اسطورهای شخصیت اصلی با آن چه از روزگار ما پیرامون او در جریان است (دانشگاه رفتن او، تکمیل تز و …) بهراحتی قابل حل نیست. روایت زندگی چنین شخصیتی (که ملزومات اسطورهای دارد) در دوران ما (تمرکز فیلم روی جوانی دختر در دهه شصت و هشتاد میلادی است) به باورپذیری برخی صحنههای فیلم آسیب زده است.
۳
سورنتینوی برای حل این تضاد تصمیم گرفته کلیت فیلم شکل یک پرفورمنس بهخود بگیرد. صحنهها (حتی خارجیها) چنان آراسته و استیلیزه طراحی و انتخاب شدهاند که شبیه کتواک و استیجاند و نمایش زیبایی تنانه پارتهنوپه عجیبوغریب است. پلاستیک فیلم از نظر زیبایی بهراستی کمالگرایانه است. در یکی از فصلها برادر یکی از کارکترها به شکل یک موجود ناقصالخلقهی غولپیکرِ پر از آبی روی صحنه ظاهر میشود. اجرای این صحنهها بینقص است. در مراسم ترحیم یکی از شخصیتها دستگاه آبپاش در خیابان ناگهان به شکل عنکبوت عفریتهای در میآید.
۴
اما آسیب فیلم مربوط به مجزا بودن فصلها از یکدیگر است. ما نمیتوانیم منطق داستانی مستمری را برای دنبال کردن جوانیِ دختر پیدا کنیم. ما زنجیرهای از اپیزودهای مجزا (تقریبا شبیه هم) میبینیم که مردان متمول و بانفوذ، یک بازیگر زن پرآوازه قدیمی، برادر دختر در مقابل زیبایی دختر توان مقاومت ندارند.
۵
کمبود انگیزههای شخصیتها برای همراهی با شخصیتها آن قدر کم است که گاهی از دنیای فیلم بیرون میافتیم. گاهی نمیدانیم چطور از فصلی به فصل دیگر میرویم. بعضی ایدهها فقط از نظر شماتیک جالبند و هیچجور با فیلم آمیخته نمیشود (مثل قهرمانی دوباره تیم فوتبال ناپولی در سری-آ). دوربینِ ناآرامِ شهوانی سورنتینو گاهی دست بردار نیست و حتی به کاردینالی ارشد رحم نمیکند و کلیسایی جامع را قرق میکند تا فانتزیهای جنسی لاقیدانهاش را به «صحنه» بیاورد.
۶
«پارتهنوپه» بهترین اثر سورنتینو بعد از «جوانی» است با اینحال با چنین رویکردی بهترین نتیجه هم چیز دندانگیری محسوب نمیشود. سورنتینویِ متوسط، سورنتینوی با اما و اگر چنگی به دل نمیزند. او بیشتر و زودتر از لانتیموس افول کرد و ظهور و سقوطش هر دو غیرعادی بود.